بيانيه نهضت فراگير در نخستين اجلاس وسيع نيروهای ملي،مترقي و دموکرات افغانستان در اروپا
شفيق الله توده يي شفيق الله توده يي

هموطنان ,رفقاودوستان  گرامی !

      نخست ازهمه اجازه دهید درودها وشادباش های گرم مجلس موسسان نهضت فراگیردموکراسی وترقی افغانستان  را به شما اشتراک کنندگان این همایش باشکوه از صميم قلب تقدیم دارم .با کمال صمیمیت ابرازمیدارم که برای شورای اروپایی نهضت فراگیر واینجانب جای مسرت وافتخار است که دراین گردهم ایی بزرگی هوطنان عزیز , زنان ومردان پرافتخار دوستان ورفقا ,شخصیت ها وفعالان سیاسی ,نمایندگان احزاب , سازمانها وگرو های سیاسی  , فرهنگیان و دانشمندان افغان درغربت ,که بیشترین بخش زندگی خودرا وقف پیشرفت , شگوفانی وسربلندی میهن محبوب و ابایی ما افغانستان و خوشبختی مردم رنجدیده , زحمتکش وستم دیده این کشور نموده اند ,اشتراک داریم .

موضوعات اساسی جمع امد کنونی  ما را بررسی اوضاع  کشوروراه های  بیرون رفت از حالت بحرانی موجود ودرمحور ان همبستگی نیروهای میهن پرست , ترقی خواه , دموکراتیک وعدالت پسند تشکیل میدهد . درست همین گفتمان در همایش مشترک وبزرگی نیروهای ملی , دموکرات وترقی خواه مورخ اول نوامبر 2007 کابل  ,هم  مورد بحث قرار گرفت .

    همایش کابل که دران طیف بالنسبه گسترده ای ازشخصیتها، گروه ها و سازمانهای ملی مترقی ودموکرات  از جمله حزب ملی , حزب  رفاه  ,حزب متحد ملی  , حزب ترقی ملی , جنبش ملی – اسلامی, حزب تفاهم  ودموکراسی , حزب ارمان مردم , حزب کار وتوسعه , حزب سعادت مردم افغانستان , حزب نهضت همبستگی ملی , حزب افغانستان واحد , حزب دموکرات , حزب پیوند ملی  و عده ازاعضای ولسی جرگه , عده ازعلما وروحانیون , کتگوری مختلف روشن فکران ,نماینده گان گان اتحادیه های کارگری و پیشه وران  , شرکت ورزیده بودند , از لحاظ زمانی به هنگام و ازلحاظ ماهیت خود ابتکاری بود و درآن جلسه با شکوه برمسأله ء ضرورت همبستگی و همیاری میان نیروهای ملی , دموکرات و ترقیخواه در یک جبهه ء وسیع سیاسی میهنی ودموکراتیک تأکید به عمل امد. چنانکه این مفکوره در صحبتهای رهبران و نمایندگان شماری از احزاب، سازمانها، جریانها و شخصیتهای سیاسی و اجتماعی وقطعنامه ءهمایش   بازتاب روشن و گسترده داشت .

     همایش کابل  به مثابه ء برامد شکوهمند ومشترک طیف وسیع نیروهای ملی , مترقی ودموکرات  افغانستان  نه فقط درداخل ,بلکه از سوی شخصیت ها وگروه های سیاسی وطن پرست ومترقی  درخاج کشور نیزبه گرمی استقبال گردید .

  باور کامل وجود دارد که اشتراک کننده گان این اجلاس شکوهمند  پیرامون مسایل ومعضلات افغانستان  به گفتمان سازندهء خواهند پرداخت وافق های پردرخششی را درزمینهء  مبارزه ء متحدانه  ویک پارچه برای تحقق  آرمانها واهداف مشترک ترقی خواهانه ,ملی , دموکراتیک وداد خواهانه خواهندگشود.

     اجازه دهید که به امید تدویر موفقانه همایش کنونی , دیدگاه ها , ارزیابی ها  وطرح های  نهضت فراگیر را درزمینه مسایل مورد بحث گردهم ایی امروز ما  به شمادوستان ورفقای عزیز  درمیان بگذاریم  .

           هموطنان عزیز !

      کشورما افغانستا ن که درامتداد رویداد های مهم  سیاسی -اجتماعی سده ء پیشین , بر مبنای تضاد های درونی  و درتحت تاثیرکشمکش میان ابرقدرت های ان دوران , به ویژه درجریان جنگ سرد درگیر منازعات وچالش های گوناگون گردید ودر پایان ان برای یک دهه ء کامل در شرایط تسلط ارتجاع به عقب وقرون وسطايي کشانیده شد وهمزمان بدست فراموشی سپرده شد ؛ پس ازحملات تروریستی 11سپتامبر 2001 به ایالات متحده امریکا  باردیگردرمرکز توجه جامعه بین المللی  قرار گرفت. 

    در پی این رویداد مرگبار ,نیروهای موسوم به ایتلاف ضد تروریزم به رهبری امریکا ,به افغانستان هجوم برد وپس ازسه ماه حملات شدید نظامی, حاکمیت قرون وسطایی طالبان ومتحد آن سازمان تروریستی القاعده را , سرنگون ساخت . هدف حملات امریکا " نابود کردن اردوگاه های اموزشی تروریستی وریشه کن ساختن تروریزم , شناسایی وبازداشت اسامه بن لادن و رهبران القاعده ومسدود ساختن منابع مالی ان درسایر کشور ها وجنگ با تروریست ها وشرکای ان خوانده شد ."

     سپس به منظور پرنمودن خلای سیاسی وحل "مسله افغانستان"  کنفرانسی به گردانندگی ملل متحد واشتراک چهارگروه نظامی - سیاسی که از مداخله نظامی امریکا حمایت کرده بود با حضور (2+6) یعنی  كشورهای همسايه به علاوه ء بریتانیا  والمان  درشهربن دایر گردید.و پس از بحث های داغی پشت در های بسته بر سر اصول ومیکانیزم حل " مسله افغانستان " و ایجادحکومت اینده موافقتنامه ء" تر تیبات موقت تا تاسیس ایجاد موسسات دایمی" انعقاد یافت .

     بنابرتوافقات بن وفیصله ء شورای امنیت سازمان ملل متحد , نیروهای موسوم به یاری امنیتی (ایساف ) که درابتدا تحت رهبری سازمان ملل متحد واکنون تحت رهبری ناتو درافغانستان مستقر ساخته شدند ؛ و با موازات ان در کنفرانس های پی در پی بین المللی اعلامیه های مشترک افغانستان - امریکا  و افغانستان - اتحادیه اروپا, در زمینه های تامین امنیت ومبارزه برضد تروریزم  و نظام سازی , استقراردموکراسی و گسترش جامعه ء مدنی , حاکمیت قانون , تامین حقوق بشر , بازسازی وتوسعه   , تعهداتی سپرده و کمک هايي داده شد  .

  هر چند که در توافقات کنفرانس بن  بر این  حق مسلم مردم افغانستان  که سرنوشت سیاسی خویش را به طور ازادانه مبتنی بر اصول  دموکراسی , پلورالیزم سیاسی وعدالت اجتماعی تعین نمایند  وبراین ضرورت تاکید به عمل امده بود که این تدابیر موقت به سوی ایجاد یک حکومت نماینده وبا پایه های وسیع و عاری از تعصب جنسی که دران نماینده گی  کامل همه اقوام تامین شود , انکشاف نمایند. اما در ترکیب  کنفرانس بن وعملیه ءتطبیق توافقات ان ؛ بر واقعیت های سیاسی جامعه افغانی  چشم پوشیده شد , منافع ملی افغانستان تحت شعاع منافع بیگانه گان قرارگرفت وتنها مصلحت ها ودرواقع منافع تنظیم ها, اساس تصمیمات واقدامات قرارداده شد و بناً درترکیب اداره موقت و بعدا انتقالی وسپس دردولت جمهوری اسلامی و ایجاد موسات دایمی , حکومت , پارلمان وقضا ,  دوباره تنطیم های اسلامی در قدرت سیاسی ابقا شدند. بدین گونه اصل بنیادی حل مسله ءقدرت یعنی ایجاد حکومت با پایه های سیاسی - اجتماعی , نقض و جناح های سیاسی دیگری و درواقع بحش وسیع جامعه از مشارکت سیاسی  محروم ساخته شدند .

        اینک  نزدیک به هفت سال ازایجاد حاکمیت جدید درافغانستان می گذرد .درحالی که ادعا می گردید و انتظار برده میشد  که پس ازفروپاشی نظام قرون وسطایی طالبان مسله قدرت به طور عادلانه  حل وجنگ وبحران خاتمه خواهند  یافت . ولی باوجود فرصت ها وامکانات وشرایط نسبتا مساعد  دست اورد های ملموس  وجود ندارند , آرزو ها وانتظارات به یاس مبدل گردیده , ادعا ها , مکلفیت ها وتعهدات عملی نشده است ,مسایل اساسی  حل نگردیده است وحقایقی تلخی درمعرض قضاوت مردم افغانستان وجهان قراردارند . این حقیقت را درارقام وواقعیت های ذیل میتوان به خوبی دریافت:

   کشوردر بحران ناا منی فرومیرود , ترور بیداد میکند واردوگاه های تروریستی که به خاطر نابودساختن  ان نیروهای ایتلاف ضد تروریزم به رهبری امریکا به افغانستان حمله کرد, درپاکستان وافغانستان هم چنان فعال اند. حاکمیت تفنگ ادامه دارد, کشت خشخاش , تولید و قاچاق مواد مخدر روبه فزونی است ومافیا مواد مخدر یک جا با باند های تروریستی وگروه های تبهکار سازمان یافته امنیت کشور را برهم زده است . اداره دولت جمهوری اسلامی افغانستان درفساد فرورفته است ؛غارت دارای مردم ودولت توسط زورمندان وبیروکرات های فاسد ادامه دارد وانانی که تا همین هفت سال پیش چیزی درکیسه نداشتند  , امروز از برکت رسیدن به چوکی ومقام دولتی میلیون ها دالر درداخل وخارج اندوخته اند ودرکشورعملا حکومت پولداران شکل می گیرد.  نقض حقوق بشر , تجاوز , ظلم , ستم , جرم وجنایت ادامه دارد ,فقر بیداد میکند, بیشترین بخش درامد نا خالص ملی به یک فیصدی کوچک خانواده ها توزیع میگردد ؛  فقرا فقیرتر واغنیا غنی ترمی گردند وفاصله اقشار بالایی وپایینی جامعه به خلیج عمیقی مبدل میگردد وبی عدالتی های اجتماعی ادامه دارد. در بازسازی پیشرفتی لازم دیده نمی شود, اقتصاد جنگ ومواد مخدره , اقتدارگرایی اقتصاد بازار ازاد ولیبرالیزم نوکه اثرات زیانبار اجتماعی واقتصادی ان در کشور های روبه انکشاف هویداست , به کشور ما نیز تحمیل وصادر میشود. معضلات فرهنگی حل نشده است و وضعیت معشیت استادان , فرهنگیان , روشن فکران , ژورنالیستان , هنر مندان, نوسینده گان  وشاعران درداور است . جامعه را بحران ایتیک فرا گرفته است والگو های رفتاری دشمنی ودشمن جویی , تعصب وعصبیت قومی , نژادی و مذهبی , زورگویی و تنازع بقا, پول پرستی, اشفتگی های فکری وروانی, خرد ستیزی وتجدد ستیزی، از خود بیگانگی, انفعال, بی تفاوتی, یاس ونامیدی, بر روح وروان اکثریت نزدیک به اتفاق ازافراد  جامعه مسلط میشوند.

     اوضاع اطراف افغانستان ویا جوانب خارجی قضیه ء کشور هر روز بيش از پيش پیچیده میگردد.  محاقل نظامی گرا, بنیادگرا, تروریست پرور جمهوری اسلامی پاکستان که در ارکان کلیدی قدرت ان کشورتا هنوز مسلط اند و دیروز هم امنیت وثبات کشور ما برهم زده اند , اکنون نیزدر عقب دشمنان افغانستان واعمال تروریزم قراردارند . اهداف انها معلوم است و عبارت از  ایجاد حکومت دست نشانده درافغانستان می باشد. حکومتی که ازمعضل  خط دیورند به نفع پاکستان منصرف گردد, برای ان کشور درافغانستان عمق استراتیژیک بدهد و  درمنازعه هند وپاکستان  بر سر مسله ءکشمیر از پاکستان حمایت کند و به منابع انرژی وبازارهای سیاسی میانه برای پاکستان  پل شود . واگر ممکن شد, افغانستان را به گونه ء درخود مدغم سازد . درست به خاطر تامین این منافع نا روا که برای پنجاب و محافل حاکمه ء پاکستان دارای خصلت دایمی است و برای حصول ان در سقوط دولت جمهوری افغانستان که خدمتگزار واقعی مردم بود نقش مرکزی ایفأ کرد و  "کابل را به اتش  کشید", امروز نیز به دخالت و صدورتروریزم  درکشور ما ادامه میدهد . هر چند که انتظار برده میشود که حکومت جدید پاکستان به تعهدات خود درمبارزه با تروریزم عمل خواهند کرد؛ اما  پاکستان  تا وقتی که دستگاه استخبارات و ارکان اساسی قدرت ان کشور از بنياد گرایان ودشمنان افغانستان پاک نگردد ودرجهت دموکراسی واقعی متحول ساخته نه شود, ازدخالت درامورافغانستان دست نخواهد برداشت وبه همین سان حلقات بنیادگرای جمهوری اسلامی ایران نیز که درافغانستان درصدد منافع ویژه خود هستند ودر روند انکشاف دموکراتیک کشورما خودرا ذینفع نمی شمارند ازمداخله مریی ونامریی دست نخواهند کشید .

        جمهوری فدراتیف  روسیه  که برای پر ساختن خلای استراتیژیکی  ناشی از فروپاشی اتحادشوروی سابق تلاش دارد وافغانستان را زون منافع حیاتی خود تلقی میکند , نگرانی های خودرا از حضور غرب درافغانستان پنهان نمی کند وبه گونه جمهوری توده ای چین و پیمان شانگهای نیز باالقوه در مواردی به حضورغرب درمنطقه وافغانستان حساسیت میورزند .

     بنابران به نظر میرسد که تفاهم  بین المللی که پس از 11 سیپتامبرو از الزامات مبارزه مشترک بر ضد تروریزم میان کشور های (2+6) درباره  افغانستان شکل گرفته بود ,اینک به تدریج تضعیف میشود وبه یک نوع  رویارویی فرا میروید , وحتی این خطر وجود دارد که جنگ دیگران به شکلی به سرزمین ما کشانیده شود و این بار کشور ما قربانی " بازی بزرگ جدید " ویا "جنگ سرد برای انرژی" شود . معلوم است که مشکل درافغانستان نیست ونبوده بلکه دررقابت ومقابله ء قدرت های  جهانی که بر سرتسلط این "قلب اسیا " و" بام دنیا "جریان دارد می باشد . ما قربانی دخالت ومداخلات خارجی هستم .

      بدین سان به وضاحت دیده میشود که دولت جمهوری اسلامی افغانستان وجامعه جهانی در تعهدات, مسوولیت ها و مکلفیت ها ی خوددرزمینه ء براورده ساختن مطالبات وخواست های مردم  وحل مسایل ومعضلات افغانستان نه فقط کدام دست اورد ملموس ولازم ندارد , بلکه دریک بن بست خود ساخته واسترا تیژیک گرفتار امده اند .

 ازاین وضعیت سیاسی اپوزسیون مسلح وشرکا  که برای کسب مجدد قدرت تلاش میورزند , بهره برداری سیاسی نموده اند؛ و دوام ان حتی این خطر واحتمال را به میان میکشد که افغانستان دوباره به دوران انارشی و استبداد قرون وسطایی برگردد.  این است ازدیدگاه ما عمده ترین مشخصات اوضاع کنونی داخلی وپیرامون افغانستان .

    مردم افغانستان ازاین وضعیت ناگواروخطرناک ودوام ان به ستوه امده و به فغان رسیده اند وخواهان تامین خواست ها و بهبود زنده گی خویش اند و توده های مردم و طیف وسیعی از نیروهای ملی - مترقی  و سازمانهای اجتماعی , جامعه مدنی و مطبوعات ازاد, خواهان  استقرار یک دولت نیرومند ملی , دموکراتیک , مردمی ومتعهد به ترقی وعدالت اجتماعی می باشند . وبه همین سان نیروهای مترقی ودموکراتیک و محافل اجتماعی جهان نیز از اوضاع افغانستان نگران اند و خواهان استقرار  حکومتی درکشورما می باشند  که مکلفیت های خودرا دربرابر شهروندان خود  وجامعه بین المللی بدرستی انجام دهند.

             

          حضارگرانقدر !  

  برغم اینکه ادعا میگردید که پس از فروپاشی نظام طالبان, بحران قدرت حل وافغانستان صاحب یک دولت مدرن ونیرومند ملی ونظام سیاسی دموکراتیک خواهد شد, ولی پروسه ء سیاسی, در مسیری انکشاف می نماید که فرایند گذار به دموکراسی واستقرار یک دولت دموکراتیک وخدمت گارمردم را به چالش مواجه نموده است ؛ ودلایل اساسی ان عبارت از ساختارقدرت و گرایشات غیر دموکراتیک درون دولت جهوری اسلامی  و نفوذ گسترده ء نیروهای بنیاد گرا, اقتدارگرا ,عقب گرا وقوم گرا درهیرارشی اداره مرکزی ومحلی دولتی می باشد. بنابران باید گفت که با این ساختار قدرت واداره دولتی نمی توان به صلح و ثبات, دموکراسی , جامعه مدنی , رفاه وعدالت اجتماعی  وبه پیشرفت وترقی همه جانبه کشور دست یازید و نایل گردید. 

   به باور ما تنها یک راه اساسی حل وجود دارد وان عبارت است از مبارزه مسالمت امیز وقانونی برای استقراردولت نیرومند ملی ودموکراتیک مبتنی بر تطبیق جهات دموکراتیک قانون اساسی ودموکراتیزه ساختن ارگانهایی عالی ومحلی قدرت دولتی , رعایت اصل انتخابات ازاد , عادلانه , منصفانه , عمومی , سری ومستقیم یک نفر یک رای  و تعدیل قانون اساسی کشور درجهت  تامین دموکراسی وعدالت اجتماعی .

نیروهای محرکه این مبارزه ودگرگونی را طیف وسیع از فعالان وشخصیت ها سیاسی واجتماعی , گرایش های فکری وسیاسی , تجددطلب وپیشرو , ازادی خواه  ودموکراتیک , عدالت خواه وتحول طلب تشکیل میدهد که دریک جبهه ء سیاسی  وسیع میهنی و دموکراتیک متحد شوند و مبارزه موثر وپویای مسالمت امیز وقانونی را در جهت دموکراسی وعدالت اجتماعی  سازمان دهند  وبه ثمر رساند وبه دین گونه  دین ورسالت خودرا  دربرابر مردم ومیهن  به انجام رسانند .

   این چنین نیروها درجامعه و به ویژه در اپوزسیون به کثرت وجود دارند که انان را میتوان بدو کتگوری  تقسیم کرد، نیروهای چپ دموکراتیک ولیبرال دموکرات که دروجود احزاب وسازمان های سیاسی ونهاد های جامعه مدنی وسازمانهای اجتماعی متشکل گردیده اند وبیانگر منافع وخواست های اکثریت جامعه می باشند وبه شکل قانونی ومسالمت امیز برای اصلاحات ودگرگونی های ترقی خواهانه ودموکراتیک درکشورمیرزمند وسعی وتلاش مینمایند  .با این وجود که هردو طیف نیروهای متذکره در وضعیت سیاسی هنوزحضور موثر ندارند  . ولی درصحنه ء مبارزه ء سیاسی فعال اند و  باالقوه از پوتانسیل  بزرگ سیاسی واجتماعی برخوردار می باشند و اگر متحد شوند , منشأ ومحرک تحولات با اهمیت سیاسی واجتماعی در کشورشده میتواند .

     این درحالیست که مبارزه بر سر قدرت سیاسی درکشوربیش از پیش حدت  وشدت کسب می کند ومتناسب به ان ارایش نیروهای سیاسی  بر مبنای منافع  وارزش هادر درون وبیرون حاکمیت دگرگون میگردد.نیروهای درون حاکمیت که به دو گروه وجناح  لیبرال های غرب گرا , تکنوتکرات ها ی تجدد گرا وراست میانه از یک سوو حلقات راست افراطی , عقب گرا ,بنیاد گرا, قوم گرا وقشری از جانب دیگر تقسیم میشوند؛ واینک بانزدیک شدن انتخابات ریاست جمهوری وپارلمانی دربرابرهم  صف ارایی می نمایند , مصلحت ها  وتلاش ها برای تطابق میکانیکی منافع متضاد , به مقابله فرامیروید؛ اتحاد های کوتاه مدت فرصت طلبانه فرومی پاشند  ومرزبندی نیروهای متذکره برمبنای منافع گرو هی وشخصی   شکل می گیرد. 


هرچند که با ادامه وضعیت موجود سیاسی , نا امنی, حاکمیت تفنگ, تهدید وتطمیع  که از مشخصه بارز آن است, دموکراتیک بودن , عادلانه بودن و آزاد بودن انتخابات اتی را میتوان از همین اکنون  زیر سوال برد ,اما درشرایطی که مردم افغانستان از تداوم حالت بحرانی کشور وتسلط حلقات وگروه های  پسرو, اقتدار گرا وبنیاد گرابه تنگ شده  اند وخواهان اصلاحات وتحولات می باشند , در صورت سازماندهی عالی مبارزات انتخاباتی  وشرکت یک پارچه  درانتخابات وارایه برنامه سیاسی وشعارهای واقع گرایانه که به قلب مردم چنگ زند , میتوان به نتایج معینی موفقیت امیزدرانتخابات ریاست جمهوری وپارلمانی امیدواربود و دل بست .درست ازاین جاست که تشکیل یک جبهه ءسیاسی دموکراتیک در دستور روز قرار میگیرد. 

         رفقا ودوستان ارجمند  !

     نهضت فراگیر به مثابه یک سازمان سیاسی میهن پرست وچپ دموکراتیک یعنی مدافع منافع اکثریت قاطع مردم رنجدیده , ستمدیده ،زحمتکش ومعتقد به ارزش های اساسی دموکراسی وعدالت اجتماعی   وبخشی ازاپوزسیون دموکراتیک وتحول طلب  ,  برای حل مسایل معضلات فوق الذکر  استراتیژی سیاسی که خطوط اساسی ان قرارذیل اند پشنهاد وپیش کش کرده است  وبرای تحقق ان یک جا با سایر نیروهای وطندوست , مترقی , دموکرات وعدالت پسند میرزمد وسعی وتلاش  می کند.

1- مبارزه قانونی ومسالمت امیز برای استقرار یک دولت نیرومند  ملی ودموکراتیک مبتنی برارزش های جامعه ء مدنی وعدالت اجتماعی و تطبیق جهات دموکراتیک قانون اساسی ودموکراتیزه ساختن ارگانهایی عالی  ومحلی قدرت دولتی , رعایت اصل انتخابات ازاد , عادلانه , منصفانه , عمومی , سری ومستقیم یک نفر یک رای , توزیع عادلانه قدرت وتعدیل قانون اساسی در جهت دموکراسی وعدالت اجتماعی .

  2.  تدوین یک استراتیژی امنیت ملی  برمبنای حفظ وحراست استقلال , حاکمیت ملی , تمامیت ارضی ویک پارچه گی افغانستان وتسریع ساختن پروسه ایجاد قوای مسلح ملی , تا دولت افغانستان خود به امنیتش بپردازد وضرورت وجود نیروهای خارجی درکشوررفع گردد .  ما بر انیم که اگر ناتو وایتلاف ضد تروریزم , سازمان ملل متحد وجامعه جهانی تعهدات خودرادر زمینه ء  نابودی مراکز وپایگا ه های تروریستی در پاکستان وجلوگیری ازنفوذ تروریست ها به خاک افغانستان  وارتقای قابلیت دفاعی – امنیتی کشور به درستی وشفافیت عملی سازند , افغانستان وجهان از شرارت تروریزم به زودی نجات خواهد یافت. ما خواهان تثبیت وضعیت حقوقی حضورنیروهای خارجی وتعین حدودومسوولیت های ان مبتنی به احترام به حاکمیت ملی افغانستان می باشیم . اما افغانها باید امنیت خانهء  خودرا, خود بدوش بگیرند . امنیتی که به زور سرنیزه بیگانه گان اورده شود غیر پایدار وشکنند می باشد.

  3- مساعی ومبارزه برای ایجاد یک اداره کارامد , فساد ناپذیر وپاسخگوی نیاز های مردم مبتنی بر تحکیم حاکمیت قانون  , نظارت مردم , احزاب سیاسی و نهادهای  جامعه مدنی  وتصفیه اداره از عناصرضد دموکراسی وجامعه مدنی , فاسد , زورگو وچپاول گر .

 4- مبارزه ومساعی برای تامین وتساوی حقوق تمام اقوام ساکن کشور در عرصه های مختلف اعم از سیاسی , اقتصادی , اجتماعی , فرهنگی ومذهبی بر مبنای اصول حقوق برابر شهروندی  به خاطر تحکیم وحدت ملی ,تامین تعادل  مرکزیت وحود گردانی محلی , تجدید نظر بر سیستم شکل وشیوه  اداره وتشکیلات اداری  دولتی بر اساس اصول دموکراتیک , توزیع درست  قدرت , صلاحیت ها , مسوولیت ها , حقوق ووظایف بین مرکز ومحلات , ایجاد شورای های انتخابی ودموکراتیک محلی وتفویض صلاحیت  های گسترده سیاسی , اقتصادی , اجتماعی وفرهنگی به ارگانهای محلی قدرت دولتی , مساعی درراه انکشاف هماهنگ ومتوازن اقتصادی , اجتماعی وفرهنگی محلات ومناطق قومی , حل عادلانه مسله ءکوچی ها درکشور,مخالفت دربرابر تبلیغات وتحریکات تبعیض امیز وانجام عمل تبعیضی وخصومت قومی , ملی ومذهبی  ومبارزه برضد ستم ملی و اجتماعی وهر گونه ساختار سیاسی مبتنی بر استبداد وعقب گرایی , برتری جویی های نژادی , قومی , ملی , محلی , زبانی , مذهبی وگروهی .

   5-  اقدامات مقتضی در زمینه   توسعه اجتماعی وانسانی ازطریق توزیع عادلانه فراورده های مادی ومعنوی میان مردم وایجاد اهرم های مالیاتی که درخدمت تقسیم عادلانه عواید ملی قرارگیرد , ایجاد وگسترش بیمه ها وخدمات اجتماعی و تامین حقوق  اقتصادی ؛ دفاع وتامین حقوق بشر وزدودن خشونت علیه زنان وکوکان . مساعی در راستای  رشد فرهنگی مبتنی بر مدرنیزه ساختن نظام فرهنگی – کلتوری کشوربا استقاده از تجارب ودست اوردهای ترقی علمی – تخنیکی بدون تعصب وتنگ نظری و مبارزه ومساعی برای تامین حقوق دانشمندان , استادان , معلمان , نویسندگان  , شاعران وژورنالیستان , محصلان ومتعلمان .

  6-- تامین هماهنگ رشداقتصادی حمایت از تمام اشکال ملکیت وتامین تعادل وهماهنگی میان سکتور های مختلف اقتصاد ملی اعم از خصوصی , مختلط , کوپراتیفی  دولتی در جهت اقتصاد مستقل ملی , شگوفایی کشوروارتقای سطح زنده گی مردم  , تامین ملکیت دولت بر منابع زیر زمینی , جنگلات , چراگاه ها , معادن , منابع اساسی انرژی , بنادر , وخطوط مواصلاتی , تاسیسات بزرگ مخابرات ,دشت ها, وزمین های لا مزروع وبند وانهار ومنابع ابی , صنعتی ساختن کشور ایجاد ورشد صنایع ملی , توجه به تولیدات داخلی وانکشاف صنایع دستی  ومخالفت به دیکتات اقتصاد بازار ازاد .

    7 –  تامین موثریت وگسترش نقش سازمان ملل متحد در استقرار امنیت , ثبات , بازسازی وتوسعهء سیاسی , اقتصادی , اجتماعی وفرهنگی , تامین مناسبات متفابلا مفید سیاسی , اقتصادی وفرهنگی به کشور های همسایه , منطقه وجهان بدون استثنا مبتنی بر منافع ملی ومصالح علیای کشور , حمایت وجلب کمک های موسسات وکشورها و ایجاد یک میکانیز م موثر  به کاربردن درست کمک های خارجی , دفاع از اعلامیه جهانی حقوق بشر, مبارزه بر ضد تروریزم , تولید وقاچاق مواد مخدر . حمایت از مساعی جامعه جهانی درعرصه تامین امنیت , بازسازی وتوسعه ,اعاده وحفظ موقف عدم انسلاک کشور.

               دوستان گرامی!

       چنانکه گفته امد یکی از مهمترین موضوع مورد بحث همایش کنونی  , بحث همبستگی نیروهای میهن پرست , ترقی خواه ودموکرات می باشد .  درحالات واوضاع پیچیده وبحرانی کنونی  که کشور ومردم به چالش های جدی  روبروست , ؛ ضرورت همبستگی و همیاری میان نیروها و گروه های پراگنده دموکراتیک و ترقیخواه بعنوان فرایندی اجتناب ناپذیر از درون جامعه برمیخیزد. ولی درک درست این ضرورت که از اهمیت بزرگ استراتژیک برخوردار است، خواهان عمل هدفمند درمطابقت با خواست نیرومند زمان است و نه اینکه با خوشبینی محض درحرف مدعی ان گردید .

    به باورما, قبل ازهرگونه اقدام سیاسی در زمینهء وحدت واتحاد های سیاسی, لازم است تا خواستگاه و پایگاه اندیشه یی-سیاسی و تکیه گاه اجتماعی  امتزاج ها, اتحاد ها، همبستگی ها و همکاریهامیان نیروهای دموکراتیک وترقی خواه مشخص گردد.اندیشه هاونگرشهای گوناگون ومختلفی میتواند وجودداشته باشد، امااشتراکات فروان فکری وسیاسی نیزوجود دارند که برپایه آن میتوان ودراشکال مختلفی ازوحدت واتحادهای سیاسی متشکل گردید.

  معلوم است که در جامعه سیاسی ما که  به شدت متشتت ومنقطب شده است , تامین همبستگی واتحاد های سیاسی  کاری سهل نیست . ولی ناممکن هم  نیست و اگر اراده ء قاطع سیاسی ,پی گیری وابتکاری درمیان باشد وبر سلیقه ها و ایگویزم گروهی وشخصی غلبه شود  وبر اشتراکات فروان سیاسی اتکا به عمل اید ,همبستگی درشکل وحدت عمل , اتحاد های سیاسی کوتاه مدت ودرازمدت ووحدت سازمانی نیروهای ملی ومترقی کشور,به طور قطع و قطع و تاکیداً به طور قطع یک هدف دست یافتنی میسر است .

   ماباین باورهستیم که زمان آن فرارسیده است تا طیفهای سیاسی گوناگون ملی ومترقی  خطوط و وجوه مشترک تفکر و عمل را دریابند و برپایه آن مشی دموکراتیک– مشارکتی را برای همزیستی، همیاری و همبستگی تدوین نمایند. ودر این زمینه دربرابر نیروها و سازمانهای ملی , دموکراتیک و ترقیخواه چند گزینه برای کار و پیکار مشترک وجود دارد که به بررسی اجمالی آنها در زیر پرداخته میشود:

  گزینه اول: همپیوندی و همبستگی با راهبرد یکپارچگی و وحدت کامل انديشه اي ، سیاسی و سازمانی خواهد بود و به عبارت دیگر دراینصورت امتزاج و ادغام مطرح است. چنین گزینه ای بیشتر باشاخه ها و بخشهای گوناگون بازمانده های حزب دموکراتیک خلق افغانستان (حزب وطن ) و متحدان پیشین آنها امکان پذیر است.البته هدف نه دوباره خوانی تاریخ سیاسی افغانستان و احیای دوباره احزاب و سازمانهای پیشین است و نه بریدن از بنیاد با گذشته، بلکه تداوم مبارزه برپایه اندیشه ها، درسها، تجربه ها و آموزه های ترقیخواهانه و میهنپرستانه بجا مانده ازگذشته درمطابقت با آرمانهای دیرین توده های ملیونی مردم افغانستان مطرح است که با واقعیتهای موجود کشور همخوانی داشته باشد. مشخصه چنین گزینه ای، شکلگیری سازمانی فراگیر ازتمام یا بخشهای بزرگ نیروها، گروه ها و سازمانهای دموکراتیک و چپ با اندیشه های همگون، و لی با بینش و نگرش نوین و مستقل از عملکردها و سیاستهای سنتی است.

   فراموش نباید کرد که  نیروهای چپ ودموکرات, تنها متحمل شکست سیاسی شده اند . اما شکست سیاسی به معنی بطلان آرمانها واندیشه ها ی ترقی خواهانه , میهن پرستانه ,دموکراتیک  وداد خواهانه  نباید پنداشته شود و هرگز هم چنین نیست  .  شماری از روشنفکران به اصطلاح عملگرا و گروه های سیاسی معین که مرگ ایده های چپ  را اعلام میکنند و با دوری از اندیشه های پیشرو میخواهند جنبش را به بیراهه بکشانند و شماری دیگر ، آرمانگرایانه و جزمی برمعیارهای سنتی می چسپند و بدینگونه، راه را دربرابر نگرشهای نوین درجهت ارتقا و پویایی می بندند. هردو کتگوری به کجراه  رفته اند.

     گزینه دوم: همیاری و همکاری که بمعنی اتحاد عمل دراصول کلی و درمسایل استراتژیک در دراز مدت خواهد بود. دراینصورت شکل نوینی ازتشکل سیاسی مطرح است و سازمانهای متعدد کم و بیش همگون به لحاظ اندیش ورزی و جهان بینی خویش میتوانند باحفظ موجودیت و استقلالیت سازمانی دریک جبهه گسترده  بپیوندند و خطوط اصلی برنامه یی خویش را تدوین کنند.

  گزینه سوم:  همآهنگی و همزیستی که به معنی ایتلاف یا سازش سیاسی درمراحل و لحظات معینی از مبارزه درکوتاه مدت و میان مدت خواهد بود و خصلت تاکتیکی دارد. مشخصه این گزینه، همآهنگ کردن تلاشهای احزاب و سازمانهای گوناگون سیاسی باحفظ استقلالیت سیاسی و سازمانی کامل هریک بخاطر رسیدن به هدفهای نزدیک، مشخص و قابل دسترسی خواهد بود.

     ما که از سوی خود بارها آماده گی خویش را برای طرح گفتمان پیرامون یک برنامه سیاسی و آیین نامه سازمانی دررابطه به گزینه های بالا ، اعلام داشته ایم ،یک بار دیگر با استفاده از این تربیون آماده گی عام و تام خویش را با صداقت و صمیمیت رفیقانه و دوستانه به حضور داشت شما یاران دیرین روزهای تلخ و شیرین مبارزه اعلام میداریم. چنین برنامه سیاسی نمیتواند که عیناً برنامه سازمانی ما و یا دیگران و یا تداخل و ترکیبی ازبرنامه های سیاسی متفاوت و متلون باشد، بلکه مفردات آن باید به شیوه دموکراتیک و همگانی تدوین گردد که بازتاب خواست نیرومند زمان، ضرورتهای مبارزه فعال و متکی بر اراده ، خواست و نیروی مردم افغانستان باشد.

     در رابطه به اشکال سازمانی میتواند رایزنی های لازم انجام گیرد. بقراری که دربالا اشاره گردید دررابطه به مسأله «وحدت» و «اتحاد» دوگزینه دربرابر ما قرار دارد: یکی اینکه، ازادغام یا وحدت سازمانهای متعدد، یک سازمان یا حزب واحد سیاسی بوجود آید .

   گزینه دوم اینکه، از اتحاد سازمانهای موجود یک جنبش اجتماعی و سیاسی زیر نام جبهه یا جنبش ایجاد گردد, ولی هریک هویت و استقلالیت سازمانی خویش رامیتواند حفظ نمایند. درهردو صورت(وحدت یااتحاد) برای سازمانها و نیروهای دموکراتیک و چپ امکانات آن فراهم خواهد شد تا درمورد همکاریها، ائتلافها و همیاریها با نیروهای دیگر سیاسی- از عملگرایان تا مصلحتگرایان، از ملیگرایان تا اسلامگرایان - حرف بمیان آید. اینچنین ائتلافها در رابطه به مسایل مشخص میتوانند مقطعی، گذرا، کوتاه مدت و میان مدت باشند.

 بمنظورآنکه، سازمانهای دموکراتیک و چپ صرف نظاره گر وضع باقی نمانند و در داخل کشور به نیروی فعال مبارزه مبدل گردند و نقش خود را به دفاع از توده های ملیونی مردم و ازمنافع آنان ایفا نمایند، ضروت است تا آنها توانایی نشان دادن واکنش بموقع دربرابر تحولات سیاسی و اجتماعی درکشور را بدست آورند. هردوحالت، وحدت یا اتحاد سازمانی، میتواند توانایی لازم را برای این نیروها بازگرداند.

  دررابطه باهمکاریهای ائتلافی باید با دقت درنظر گرفت که نخست، مبارزه بایستی درجهت برآوردن منافع توده های مردم انجام گیرد و دوم، سازمانهای دموکراتیک و چپ بتوانند نقش و پایگاه مردمی خویش را گسترش بخشند و نه اینکه در دام منافع نیروهای دیگر سیاسی بیفتند.

  درمبارزه قدرت ممکن است که برخی ازنیروهای اقتدارگرااز نیرو وامکانات سازمانهای چپ , ملی ودموکرات  بهره گیرند،  ودرنتیجه مواضع سیاسی این سازمانها درمیان مردم تضعیف گردد. بنابرآن، سازمانهای ترقیخواه ودموکرات  زیرنام سازش و ائتلاف و همکاری باید بعنوان سپر و خنجر دیگران نه تنها مورد استفاده قرار نگیرند، بلکه بایستی آگاهانه منافع و مواضع عادلانه خود را دردفاع از منافع مردم و درهمکاری باآنان دریابند.

    آنچه که به پلاتفرم ویا برنامه سیاسی جبهه ء وسیع  دموکراتیک ارتباط میگیرد,باید گفت که احزاب ,سازمانها وگروه های  سیاسی , شخصیت ها ی سیاسی و اجتماعی ملی ومترقی کشور, اکنون به ان حدی ازبلوغ و خودآگاهی سیاسی رسیده اند که میتوانند تفاوتهای فکری و سلیقه ای را کنار بگذارند و ضرورتهای مبارزه فعال   رابدرستی درک نمایند وبر سر تدوین مشی سیاسی  واشکال تشکیلاتی  مبارزه مشترک به توافق رسند .  ودراین زمینه نظریات مشورتی محترم سلطان علی کشتمند سابق صدراعظم دولت  جمهوری دموکراتیک افغانستان که اخیرا ارایه نموده اند , رهگشاه , به موقع  وواقعی بینانه می باشد .

    نهضت فراگیر دموکراسی وترقی افغانستان که از ضرورت وحدت وهمبستگی نیروهای ترقی خواه ودموکراتیک نشآت نموده است , کار وفعالیت برای وحدت عمل و وحدت کامل به همه همفکران و اتحاد سیاسی در شکل یک جبهه ء وسیع میهنی ودموکراتیک را از وظایف اساسی مرامی وعملی خود میداند  ودراین راستا از هیچ نوع مساعی دریغ نمی ورزد  .

      ما برانیم که گرد هم ایی شکوهمند امروز ما گامی مهمی درراستای تامین وحدت , اتحاد ها , وحدت عمل وایتلاف های نیروهای ملی ومترقی ودموکرات کشور  به شمار می اید .  ولی خاطر نشان می سازیم  که مساعی ما از این جا ازخارج کشور درراه وحدت نیروهای ملی , مترقی ودموکرات  وتاثیر گذاری بر پروسه های سیاسی کشور, در صورت مثمر ثمری میشوند  که به جنبش ملی ومترقی درداخل کشورهمصدا شوند و یاری رساند . چون میدان اصلی مبارزه در داخل افغانستان قراردارد وسرنوشت مبارزه وبرد وباخت بازی  درانجا  رقم میخورد . بنأ ما پیشنهاد مینماییم که ازنام این گرد هم ایی شکوهمند از هیآت رهبری احزاب  وگروه های  سیاسی ملی ,مترقی ودموکرات درداخل کشور تقاضا به عمل اید که مساعی درراه تامین وحدت , اتحاد ها ووحدت عمل وهمکاری را با تدابیر واقدامات عملی تسریع بخشند وبه ثمر برسانند .  دراخیر یک بار دیگر اجازه دهید که ازنام رهبری وشورای اروپایی نهضت فراگیر دموکراسی وترقی افغانستان به مناسبت زحمت وکار چندین ماهه کمیسون تدارک این همایش شکوهمند از صمیم قلب قدردانی نمایم .

دوستان ورفقای محترم

 میهن مجبوب ما افغانستان , دیگر تحمل جنگ ,خشونت , اسارت , استبداد , بی عدالتی ها, تخریب وویرانی , برادرکشی ودشمنی  , نفاق وشقاق ,فقر وذلت , گرسنگی ومحرومیت  وغم وناله ء فرزندان خودرا ندارد . این کشور باید  اباد شود نه ویران و پیش برود نه عقب وبه مثابه یک کشور آزاد , مستقل , دارای حاکمیت , دموکراتیک و شگوفان  که انسان ان درسعادت  زندگی نماید , مبدل گردد .

    پیام , نهضت فراگیر دموکراسی وترقی افغانستان برای این همایش پرجلال , سازنده گی وهمبستگی , برادری وبرابری , تساهل و تساند , تعاون وهمکاری وصمیمیت می باشد . بیایید که دراین دوران دشوار, پر چالش و حساس حیات ملی , نمونه ء هم یاری وهمدلی , گذشت وفداکاری شویم و دست بدست هم داده درراه تحقق  آرمانهای دیرین ترقی خواهانه ,صلح خواهانه ،ازادی خواهانه , دموکراتیک وداد خواهانه ءمردم رنجدیده , زحمتکش وستمدیده افغانستان رسالت ودین تاریخی خودرا با مسوولیت انجام دهیم  .در آخر می خواهم بگویم که :

زنده باد افغانستان

فروزان باد مشعل صلح , ازادی وعدالت

به پیش در راه و حدت و همبستگی تمام نیروهای ملی مترقی دموکرات و عدالتخواه

 


April 21st, 2008


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
بیانات، پیامها و گزارشها